۱۳۹۱ آبان ۱۵, دوشنبه

شهادت یک فعال عرب ایرانی در مورد اعدام 40 تن از نزدیکانش



جلیلی شرهانی از فعالان عرب اهوازی که در دادگاه بین المللی لاهه به همراه تعدادی از شاهدان جنایت های رژیم جمهوری اسلامی حضور یافت و شهادت خود در مورد اعدام 40 تن از اعضای خانواده اش را به ثبت رساند.
جليل شرهاني يكی از شاهدان دادگاه لاهه
در این دادگاه که 27 – 10 – 2012 برگزار شد جلیل شرهانی اعلام کرد:" من یکی از شاهدان در دادگاه بودم و مدارک اعدام 40 تن از اعضای خانواده ام از جمله پدرم ، برادر و عمویم و فرزندان او را به دادگاه تقدیم کردم."
وی به العربیه گفت:" در دادگاه توضیح دادم که ازعرب های اهواز هستم و اکنون در لندن به سر می برم. اقوام اعدام شده ما ، تنها به این سه نفر نیستند و تقریبا 40 نفر از آنها را اعدام کردند".

شرهانی افزود" پدرم یک کشاورز بود و 65 سال سن داشت. عمویم همینطور اما برادرم فعال سیاسی بود. خواسته های ما بسیار ساده و مسالمت آمیز بود. ما خواستار حقوق کامل شهروندی بودیم و از دولتی که به واسطه انقلاب سرکار آمده بود انتظار داشتیم چنین حقوقی را به ما بدهد."
او تاکید کرد:" برای اعدام اعضای خانواده ما هیچ دادگاهی برگزار نشد آنها ساعت ده صبح دستگیر شدند و ساعت 11 صبح همان روز جسدهای آنان که 17 نفر بودند در فرمانداری خفاجیه (سوسنگرد) درون یک کامیون رها شده بود. در عرض یک ساعت همه را اعدام کردند. پدرم را در جای دیگری برده بودند. وی در اریبهشت سال 60 اعدام شد. و جسد او را در روستایی رها کردند. البته جسد او را پیدا نکردیم. قبرهای برادرم و عمویم را با مشقت فراوان توانستیم پیدا کنیم. برادرم کارمند وزارت بهداری بود. او را قبل از اعدام در فرمانداری شکنجه کرده بودند. کسانی که در فرمانداری بودند بعدها این فجایع هولناک را برای ما بازگو کردند.اعدام آن ها در فرمانداری در ملاء عام بود".
وی تاکید کرد این اعدام ها توسط صادق خلخالی حاکم شرع سابق انجام شد. دستگیرشدگان به خلخالی گفته بودند چگونه ما بدون محاکمه اعدام می شویم ؟ و خلخالی در جواب آنها گفته بود اگر جرم دارید به جهنم می روید و اگر گناهی ندارید به بهشت خواهید رفت. این تنها جواب آنها بود."

بر اساس اظهارات جلیل شرهانی:" اعدام شدگان را در جایی که رژیم آن را "لعنت آباد اهواز" می نامد ، دفن کردند. مسئولان حکومت هیچ جوابی یا اطلاعی به ما ندادند. ما دنبال جسدهای آنها گشتیم. از برادرم، عمویم و سایر اعضای خانواده تنها عکس قبرهای آنان را پیدا کردیم. هنگامی که آن ها را اعدام کردند من سیزده ساله بودم.:

او افزود پس از این واقعه علیرغم قبول شدن در کنکور رژیم مرا از ادامه تحصیل در دانشگاه محروم کرد. یعنی من در کنکور کتبی قبول شدم اما در گزینش به خاطر قرابت فامیلی با اعدام شدگان مرا رد کردند".

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر