۱۳۹۲ فروردین ۱, پنجشنبه

روزنامه نگاران ایرانی در کردستان عراق در معرض تهدید و ترور رژیم ایران

کوردانه: محمدرضا اسکندری:توتونچی:به خاطر امنیت بیشتر از سلمانیه به هولیر رفتم اما حدود 40 روز پیش زمانی که با دوست دانشمندم کامبیز فاتحی در هولیر قدم می زدیم مورد سوء قصد قرار گرفتیم و اگر10 ثانیه فقط 10 ثانیه دیر می جنبیدیم بطور قطع آلان پیش آقای چاوز بودیم. متن کامل مصاحبه
مصاحبه با بهمن توتونچی روزنامه گار مستقل در جنوب کردستان
مصاحبه کننده محمدرضا اسکندری

کوردانه: جناب توتونچی یک سال است که به خارج از ایران آمده اید، لطف کنید ،کمی از خودتان بگوئید و آخرین دلیل خروج شما از کشور را بیان نمائید؟ 


توتونچی:بله جناب اسکندری با تشکر از شما و تمامی دوستان در سایت کوردانه که این وقت را در اختیارم گداشتید.بله همانطور که مستحضر هستید بنده از سال 2001 تا کنون چند بار زندان و دستگیر شدم. در آبان سال 1387 با هجوم 10 نفر از نیروهای اطلاعات در ساعت 6 صبح درخانه ام دستگیرکه به یک سال زندان و تبعید به مراغه منجر گردید. در 28 آبان 1388 بدون یک روز مرخصی و حتی یک بار دیدار با وکیلم آزاد شدم. اما آنچه من را وادار به خروج نمود این بود که بعد از آزادی من فعالیتهای روزنامه نگاریم را ادامه و در شهریور ماه 1390 بدلیل جوابیه ایی که به یکی از مزدوران نظام دادم مجددا منجر به دستگیریم شد و بعد از تهدید های فراوان ناچار به ترک کشور شدم. البته فراموش نکنیم که در سال 2001 زمانی که مسئول کتابخانه ی شماره ی یک سنندج بودم بازهم با ریختن 10 نفراز نیروهای اطلاعاتی درساعت یک نصف شب که به منزلم ریختند و به سه سال زندان تعلیقی و یک سال تعزیری محکوم و برای همیشه از کار اخراج شدم.
کوردانه:جناب توتونچی هم اکنون در کوردستان عراق می باشید، در آنجا مشغول چه کاری هستید و آیا می خواهید در آنجا برای همیشه ماندگار شوید.؟ 
توتونچی:بله من درست هم اکنون یک سال است که از ایران خارج شده ام و چون می خواهم همچنان روزنامه نگار مستقل بمانم و بطور قطع هر چیزی هزینه های خاص خودش را دارد و روزنامه نگاری هم از این قاعده مستثنی نیست. دوست داشتم که در کردستان باشم اما در اینجا نه امکان وجود دارد که کار کرد و نه امنیت وجود دارد ای کاش حداقل کمی امنیت برای فعالان سیاسی ایرانی در اینجا وجود داشت تا در کنار مرزهای مملکت خویش کار کرد.به همین خاطر می خواهم به یکی از کشورهای اروپائی بروم و در آنجا فعالیتهای روزنامه نگاریم را ادامه دهم.
کوردانه: خوب برای رفتن به اروپا آیا تا کنون اقدامی نمود ه اید؟! و اصلا آیا خودتان را به یو.ان معرفی نموده اید؟! نتیجه ی آن چه شد لطفا بیان نمائید؟
توتونچی: بله جناب اسکندری و ای کاش هیچگاه خودم را به یو.ان معرفی نمی کردم و چیزهائی را که با چشمان خویش دیدم نمی دیدم !!! متوجه شدم که حتی یو . ان در کوردستان سرزمینم از جنس دیگریست...! آری جناب اسکندری خود شما در اروپا می باشید و ارزش کار یو . ان و جایگاه انسانها را در آن سازمان می دانید. متاسفانه باند مافیائی در یو . ان سلیمانیه است که بدون تردید خواستار آن نیست که کارها به روال طبیعی و عادی خویش مسیرش را طی کند. بنده و 3 نفر دیگر از دوستان به نمایندگی از سازمان حقوق بشر کوردستان در اروپا به یو. ان در هولیر رفتیم و دیداری با مقامات آنجا داشتیم.
کوردانه: یعنی یو . ان برای شما هیچ کاری نکرده و در ضمن توضیح دهید که در یو . ان هولیر چه کسانی را دیدید؟ و برخورد آنها با شماها چگونه بود؟
توتونچی: ببینید جناب آقای اسکندری نه اینکه هیچ کاری بنده آلان فقط و فقط یک برگه ی درخواست پناهندگی در دستم است و بس. این کار شاقی نیست هر کس خود را معرفی نماید به یو . ان بعد از چندین هفته این برگه را خواهد گرفت. اما تا کنون با من مصاحبه ی مرحله دوم نشده است...!!! 
کوردانه: سئوال این است چرا؟ 
توتونچی: به جرات می گویم از معدود روزنامه نگاران در ایران هستم نه فقط در کوردستان که تا کنون 4 بار زندان و دستگیر شده ام و عملا برایم هیچ کاری نشده است. در حالی که کسانی بوده اند که یک دهم بنده نه سابقه ی روزنامه نگاری دارند و نه هزینه داده اند...!!! که در هولیر با سوکول کوندی مسئول یو. ان آن را مطرح و برایش هم نمونه ارائه دادم که با حیرت بسیارایشان مواجه گردید. بدلیل ارائه ی مدارک زیادی از بنده و ارائه ی نمونه به دوستان باعث گردید که سوکول کوندی مسئول یو. ان شماره ی برگه ی یو . ان من را بررسی و حتی مسئله را هم با خانم ناجیە حفصە کارشناس حقوقئ مطرح و با تعجب ایشان هم مواجه شد و در برابر منطق و مدارک ارائه شده نتوانستند کوچکترین دفاعی بنمایند. ایشان هم با یادداشت شماره ی برگه ی یو . ان بنده قرار بر این شد پی گیری نماید. اما دریغ از یک جواب....و در اینجاست که بنده معتقدم که در زمینه ی یو . ان هم کوردستان مانند بسیاری چیزها از جنس دیگریست...! 
کوردانه: براستی چرا؟
توتونچی: جناب آقای اسکندری؟!آیا این بی حرمتی به بنده نیست؟! به کجا باید اعتراض نمود؟! وقتی بانیان صلح خود خلاف می کنند دیگر چه انتطاری دارید....؟!
کوردانه:خوب جناب توتونچی آیا شما موضوع را با مسولین حکومتی هریم در میان گداشته اید؟ 
توتونچی : راستش نه چون از طرف آنها هم تحت فشارم و نمی دانم چرا؟! تا جائی که بنده یک خانه گرفتم و آسایش در سلیمانیه آمد و من را بی هیچ دلیلی از آنجا بیرون کرد و بسیار بنده را متحیر نمود. همین مسئله من را وادار کرد که به هولیر بروم تا راهی بیابم برای رفتن به اروپا...
اکوردانه:خوب چرا هولیر؟!
توتونچی:خوب بسیار ساده است چون احساس می کردم امنیتم در آنجا بیشتره اما حدود 40 روز پیش هم با دوست دانشمندم کامبیز فاتحی در هولیر مورد سوء قصد قرار گرفتیم و اگر10 ثانیه فقط 10 ثانیه دیر می جنبیدیم...! بطور قطع آلان پیش آقای چاوز بودیم..
اکوردانه:سوء قصد!، می شه لطف کنید بیشتر توضییح دهید و در ضمن بیان نمائید که آیا به مسئولین حکومتی و یو . ان آن را مطرح کرده اید.؟
توتونچی:جناب اسکندری با بنده مزاح می فرمائید. چه کسی در اینجا به فکر انسانهاست؟ به نطر من رفتار غیر منطقی یو . ان در هر جا رابطه ی بسیار مستقیمی با عملکرد حاکمان آن منطقه دارد و اگر حکومت هریم برای شهروندان و در کل برای انسانها ارزش و احترام قائل بود، آیا یو . ان به خود اجازه ی چنین بر خوردی را می دهد؟! من بیان نمودم که من را از خانه ای که بابتش پول پرداخت مینمودم اخراج نمودند. پس آیا چنین انسانهائی که یک ذره احساس مسئولیت در وجودشان نیست می توانند از تو حمایت کنند.
کوردانه: خوب شاید آنها هم تحت فشار هستند؟
توتونچی: نمی دانم اما امکان هر چیزی است. هنگامی که من به هولیررفتم به قصد اروپا رفتم تا با دوست مخترع برق و دانشمندم جناب کامبیز فاتحی آشنا شدم . بطور قطع ایشان تولید برق را به مراتب ده ها برابرفعلی در دنیا فرموله کرده و در این زمینه بسیار اطلاع رسانی کردم که بدون تردید خوشایند ایران نبود. شاید طرح ترور من و کامبیز در هولیر بی ربط نبود. در همینجا اعلام می نمایم که هر گونه مشکلی برای بنده بو جود آید اول یو . ان و بعد از آن مسئولین حکومت هریم را مقصرمی دانم و مسئول...!!!
کوردانه:جناب توتونچی در پایان اگر فکر می کنید ناگفته ای مانده یا پیام خاصی دارید بفرمائید؟
توتونچی:نه پیام خاصی نیست فقط می خواهم بدانم روزنامه نگاری مستقل چون بنده با حمایت های بین المللی(روزنامه نگاران بدون مرز، سازمان عفو بین الملل و...) و هزینه های فراوان چکار باید بکند؟! باید نظاره گر بود ومنتظر ماند که چه وقت برای گرفتن جانمان می آیند. من می خواهم بدانم کار یو.ان در کوردستان عراق چیست؟! وتا کنون چه کاری برای پناهندگان انجام داده است؟! در این روزها کار من شده هر هفته ای را گوشه ای سپری نمایم خارج از امنیت جانی از لحاظ اقتصادی هم تحت فشاریم، براستی چرا؟! چه کسی باید جوابگو باشد؟!در ضمن از آقای سوکول کوندی مسئول یو. ان وخانم ناجیە حفصە کارشناس حقوقئ یو . ان درخواست می کنم جواب بنده چه شد؟! و من تا کی باید صبر کنم؟! و اما در پایان باز هم اعلام می نمایم که هر گونه سوء قصد به بنده باید دوستان در یو . ان و بعد از آن مسئولین حکومتی در کوردستان پاسخگو باشند...!
کوردانه:امیدوارم با شنیدن صدای شما وانعکاس آن از سایت کوردانه، بتوانیم مفید واقع و مشکل امثال شما رفع گردد. با آرزوی موفقیت تان.
توتونچی:جناب اسکندری همیشه لطف داشته اید واز اینکه وقت در اختیارم گداشتید بسیار سپاسگزارم به امید سربلندی تان در تمام مراحل زندگی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر